در این نوشتار یک پرونده جنایی را موزد بررسی قرارخواهیم داد و نهایتا آنرا تحلیل می نمائیم.
شرح پرونده:
در تاریخ سوم خرداد ۱۳۹۹ شاکی شخصی به نام خانم الف به دادسرا مراجعه و اظهارات وی به شرح زیر اخذ میگردد:
همسرم به هویت محمد راننده اتوبوس است و هر شب ساعت ۲۱ به منزل مراجعه مینمود اما در مورخه یکم خرداد ۱۳۹۹ طی تماسی اظهار نمود که به منزل صاحب اتوبوس به هویت علی مراجعه مینماید ساعت ۲۱ در سه راه روستاحضور داشته اما تاکنون به منزل نیامده است.
همسرم با وی خصومتی نداشته و قرار بوده آن شب به منزل صاحب اتوبوس برود اما نرفته با توجه به مراتب فوق شاکی نیستم و تقاضای یافتن اثری از همسرم را دارد.
ضمناً برگ گزارش نیروی انتظامی حاکی از آن است که در تاریخ دوم خرداد ۹۹ برادر گمشده نیز به پاسگاه انتظامی مراجعه به همان اظهارات همسر گمشده را نموده است
گزارش پلیس آگاهی به دادستان آمده است:
که راننده اتوبوس در روستا در ساعت ۲۱ مورخ ۱ خرداد ۹۹ پیاده میگردد که به منزل مراجعه نماید اما مراجعی صورت نمیپذیرد و طبق اظهارات همسرش به منزل صاحب اتوبوس مراجعه کرده که بعد از ۲۰ ساعت به منزل شما است و پس از آن شکایت مینماید.
مطابق تحقیقات نامحسوس فرد مفقود شده با چندین زن ارتباط داشته و به استعلام از خط تلفن همراه دو خط به اسم ایشان ثبت شده است.
دادستان دستور میدهد که خطوط و آخرین تماسهای فرد مفقود شده بررسی شود
درتاریخ چهارم خرداد ۹۹ در راستای تحقیقات اظهارات مطلعین به شرح زیر اخذ میشود
داود: ۱۶ سال است با محمد دوست صمیمی هستیم و از زندگی یکدیگر مطلعیم و رفت و آمد خانوادگی داریم حدود دو سال است که با اتوبوس کار میکند به صورت هفتگی با تلفن با هم در ارتباطیم، آخرین بار حدود ۵ روز قبل در خصوص ارثیه قرار بود به بانک برود در این مدت که با بند دوست بود با افراد زیادی خانم ارتباط نامشروع داشته و گاهاً به نزد بنده میآمد که سر و صورتش خون آلود بود و بارها اظهار نمود که با صاحب اتوبوس با چند نفر ارتباط نامشروع دارند.
در تاریخ هفتم خرداد ۹۹ اظهارات مطلع دوم حاتم
من هم راننده اتوبوس هستم و گاهاً با اختلاف زمانی حدود نیم ساعت مسافر جابجا مینماییم خط به نام نعمت است در مورد ارسال پیامک به گم شده اظهار میدارد که از تهران به اتوبوس حرکت کردم که به او پیام دادم ولی جواب نداد با با وی مشکلی نداشتم.
صورتجلسه نهم خرداد ۹۹ ماموران کلانتری بر اساس تماس افرادی با مرکز پلیس ۱۱۰ مبنی بر کشف جسد در جاده خاکی داخل زمینهای کشت :
با مراجعه به محل و راهنمایی شخصی به اسم مهدی و علی که برای آبیاری مراجعه نموده بودند دیدیم که کشت صاف شده و جسدی افتاده که با پلیس تماس گرفتند، چندین روز از مرگ وی گذشته بود شلوار لی مشکی و پیراهن آستین کوتاه قهوهای و کتانی سرمهای بر تن داشت روی سینه افتاده و اعضای بدن وی توسط حیوانات وحشی دریده شده بود مراتب طی تماس تلفنی با قاضی محترم ویژه قتل به اطلاع رسید و همراه با پلیس آگاهی در محل حاضر شدند عکسبرداری انجام و با دستور بازپرس ویژه جسد به پزشکی قانونی منتقل شد احتمالاً جسد مکشوفه همان فرد مفقود شده باشد.
اظهارات وحیدفرزند علی در مورخ دهم خرداد ۹۹
بند دانش آموزم و متولد ۸۱ راننده اتوبوس مدتی است روی خودروی پدرم کار میکند به این واسطه با او آشنا شدم در شب مفقود شدن او طبق برنامه ساعت ۸:۴۵ در سه راه روستا ساعت زدیم مرحوم راننده بود بعد راننده دوم رانندگی را بر عهده گرفت، ساعت ۹ و ۱۵ دقیقه جلوی شرکت او را پیاده کردیم و رفتیم و چون حدود ساعت ۱۲ و ۱۵ دقیقه از ترمینال به سمت کرج حاضر میشدیم و معمولاً بعد از خروج از ترمینال مرحوم در روستا ساکن بود زنگ میزدیم بیاید و حرکت کنیم آن شب نیز زنگ زدیم جواب نداد قتی رسیدیم شخصی به هویت مهدی بود که برای کرج بار داشت و آنجا حضور داشت و با موتور وی به منزل مرحوم رفتیم همسرش گفت با با او تماس گرفته و گفته به منزل شما آمده و بعد به خانه میرود با پدرم تماس گرفتم گفت به خانه ما نیامده و زنگ زد راننده دیگری هماهنگ کرد که همراه ما بیاید.
پاسخ به این سوال که چرا بعد از چندین ابلاغ حضور نیافته است عنوان میدارد چون سرویس میرفتم و معمولاً در رفت و آمد بودم نتوانستم حضور پیدا کنم..
با دستور مقام قضایی سوابق افراد حاضر در پرونده فرد مفقود شده و مطلعین به شرح زیر اخذ میشود:
۱_ مرحوم: یک فقره عدم پرداخت دیه مورخ بیست و نهم مهرماه ۸۸
۲_ یاسر فرار از خدمت بیست و هشتم فروردین ۸۵
۳_ منوچهر خیانت در امانت شانزدهم آذر ۶۵
۴_ نعمت نگهداری ۵۵۴ گرم تریاک و سوخته آن خرید و فروش و استعمال مواد مخدر ۱۳۹۴
۵_ علی حمل کالای قاچاق هفدهم بهمن ۷۲ شرکت در تهیه ۴ کیلو تریاک بیست و یکم خرداد ۱۳۸۰
تیجه بررسی دوربینهای مداربسته به شرح زیر صورتجلسه میشود:
_1 دوربین منتهی به محل کشف جسد یک هفته قبل غیرفعال بوده است
۲_ دستگاه DVRفاقد ضبط بوده است
۳_ دوربین مداربسته روستا قطع و فاقد کارایی بوده است
اظهارات عباس برادر زن مفقود شده هجدهم خرداد ۹۹:
خصوص نحوه ارتباط: مرحوم همسر خواهرم بود و ۱/۳ ۱۳۹۹ خواهرم تماس گرفت و عنوان نمود که همسرش مفقود شده است در مورد اختلافات احتمالی وی اطلاعی ندارم شایعات زیاد بود فقط در خاطر دارم یک دستگاه مینی بوس به شخصی به نام نورالله فروخته بود و مقداری با هم در اختلاف بودند
اظهارات مهرداد برادر زن دوم فرد مفقود شده
صبح با برادرم عباس بیدار شدیم مقداری کار ساختمانی داشتیم مادرم گفت خواهرت دیشب زنگ زده گفته همسرش به خانه نیامده است پدر و مادرم و عباس به خانه خواهرم رفتند و مرد به خاطر گوسفندان در روستا ماندم بیشتر در روستا بودم و جهت انجام کارهای شخصی چند باری به روستارفتم.
پاسخ به این سوال که در گزارشات آمده یک سال پیش با مرحوم درگیری داشته عنوان میدارد ؛خیر اختلافی نداشتیم در روز کشف جسد در منزل خواهرم بودم.
اظهارات علی زنبوردار
اردیبهشت ماه کندوهایم را در روستا گذاشتم معمولا پیش کندوها هستم و شبها ساعت ۱۱ به روستای خودمان میرفتم و صبح برمیگشتم در شب وقوع قتل متوجه هیچ گونه صدای تیراندازی نشدم هیچگونه تردد مشکوکی ندیدم به جز خودم سه پسرم نیز آنجا میآیند و تا قبل غروب به روستا باز میگردند
شرح گزارش پزشکی قانونی:
علت فوت :اصابت گلوله تفنگ شکاری به ناحیه کمر و شکم و خونریزی داخلی
1-جسد متعلق به مردی ۳۶ ساله ملبس به لباس بیرون از منزل میباشد
2-فساد نعشی در نواحی جمجمه و دستها دچار حالت اسکلتی شده و لارو حشرات مشهود است
3-قسمتهایی از جسد هر دو دست از ناحیه موج وجود نداشت
4-از زمان مرگ ۱۰ روز میگذرد
5-شکستگی سر و صورت و فک و بینی وجود نداشت چشمها به صورت فاسد و حاوی لارو حشرات است
6-آثار احیا در قفسه سینه نبود سایدگی خون مردگی و شکستگی استخوان مشهود نبود
7-زبان حالت فاسد بود
8-مقدار بسیار زیادی حدود ۱۰۰ الی ۳۰۰ ساچمه داخل ریه و کبد مشهود بود
9-شکم و تنه در ناحیه قدام شکم در سمت چپ دچار فساد شدید بود ستون فقرات در ناحیه مهره دهم سینهای تا اول کمر شکستگی شدید و خرد شدگی داشت
10-داخل شکم تعداد زیادی ساچمه تفنگ شکاری داخل احشا رودهها و غیره وجود داشت
11-سه عدد گلدانی فشنگ تفنگ شکاری داخل شکم و قفسه سینه مشهود بود
اظهارات شخصی که مدارک هویتی مقتول را کشف نموده است:
حال آبیاری کمک پدرم بودم که در گل و لای مقداری مدارک داخل نایلون پیدا کردم پدرم گفت ببر تحویل بده ادارات بسته بود بردم تاکسیرانی چون کارت حمل و نقل داخلشان بود گفتند مال ما نیست بردم اداره راهداری و تحویل نگهبانی دادم
اظهارات نورالله:
یک هفته پیش داخل زندان با شخصی به نام وحید صحبت کردم که متوجه شدم که ایشان خانمی به نام طاهره را میشناسد که گفته در جاده وراینه برای شوهرش حمزه مواد برده تا بفروشد آنها از وی گرفته و تجاوز نمودهاند با تلفن به برادر خانم متوفی زنگ زده و گفته برود دنبال شکایت آگاهی و پیگیر شود اما راجع به قتل چیزی نگفته است.
اظهارات وحید؛
یک ماه بود با طاهره آشنا شدم که گفت با شخصی به نام حمزه معامله شیشه داشته با دو نفر شبانه در جاده روستا جابجا میکردند که دو نفر سر وی ریخته و مواد را حدوداً ۲۵۰ گرم بود را بردند اما در خصوص قتل چیزی نگفته و من از زندان متوجه شدم.
بازپرسی در نامهای به دادستان در تاریخ ۱۳/۶/۱۴۰۲:
اعلام میدارد نظر به اینکه قاتل شناسایی نشده و همسر مقتول دارای دو فرزند است و درخواست تقاضای دیه از بیت المال را دارد.
در تاریخ ۲۹/۶/۱۴۰۲ پرونده به دادگاه کیفری ۲ ارسال میشود:
دادگاه مذکور در راستای اعمال ماده ۸۵ و تبصره آن ماده ۴۷۸ قانون مجازات اسلامی مواد ۳۰۲ و ۳۰۶ و ۳۱۱ قانون آیین دادرسی کیفری همچنین مواد ۱۴ و ۱۶ و ۱۷ قانون مجازات اسلامی قرار عدم صلاحیت به اعتبار صلاحیت دادگاه کیفری یک صادر مینماید.
در تاریخ ۲۳/۸/۱۴۰۲ دادگاه کیفری ۱ به شرح زیر تصمیم گیری میکند:
در این پرونده همسر مرحوم اصالتاً و به عنوان قیم صغار فاطمه و زهرا درخواست پرداخت دیه مقتول از محل بیت المال را نموده با توجه به تحقیقات نیروی انتظامی و کشف جسد مقتول و گواهی پزشکی قانونی که علت فوت وی را اصابت گلوله شکاری به ناحیه کمر و شکم و خونریزی داخلی و عوارض ناشی از آن را اعلام نموده است اصل وقوع قتل اعم از عمدی و غیر عمدی در تاریخ یکم خرداد ۹۹ محرض میباشد و نظر به اینکه تحقیقات مفصل توسط پلیس آگاهی انجام شده و منجر به دستگیری عامل یا عاملین قتل نگردیده است و حرمت خون مسلم و جلوگیری از هدر رفتن آن مستلزم پرداخت دیه توسط حکومت اسلامی است و وزارت دادگستری نیز به عنوان متولی پرداخت اینگونه خسارات با وصف از موضوع پرونده لایحهای ارسال ننموده و دفاعی به عمل نیاورده است با پذیرش درخواست اولیای دم مقتول مستنداً به ماده ۴۸۷ قانون مجازات اسلامی و مواد ۸۵ و ۳۴۱ قانون آیین دادرسی کیفری قاعده فقهی لا یبطل دم امر مسلم رر میدارد یک فقره دیه کامل در ماه غیرحرام از محل بیت المال در حق اولیای دم مقتول پرداخت گردد که پرداخت آن بر اساس گواهی حصر وراثت ارائه شده صورت خواهد گرفت رای صادره غیابی و ظرف ۲۰ روز از ابلاغ قابل واخواهی و پس از انقضای مهلت واخواهی ظرف ۲۰ روز قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور
است.
تحلیل پرونده:
زمانی که یک فرد به یکباره مفقود شده و خبری از وی نباشد اولین راه ممکن مراجعه خانواده نزدیکان او به اداره آگاهی است در آنجا لیستی از مشخصات فرد مانند مشخصات ظاهری علامت مشخصهای روی بدن آخرین لباسی که بر تن داشته مشکلات پزشکی و موارد دیگر به اطلاع ماموران داده میشود که با بررسی محتویات پرونده مشاهده میگردد که روال معمول توسط همسر و متعاقباً برادر فرد گمشده با اطلاع به اداره آگاهی و پاسگاه صورت گرفته است.
دستور بررسی خطوط تلفن با اخذ آخرین تماس فرد مفقود شده:
سابق ماده ۱۵۰ قانون آیین دادرسی کیفری کنترل ارتباطات مخابراتی افراد ممنوع است مگر در مواردی که به امنیت داخلی و خارجی کشور مربوط باشد یا برای کشف جرایم موضوع بندهای الف و ب و پ و ت ماده ۳۰۲ این قانون لازم تشخیص داده شود در این صورت با موافقت رئیس کل دادگستری استان و با تعیین مدت و دفعات کنترل اقدام میگردد.
لازم به توضیح است اگرچه مفقود شدن فرد مورد بحث در این پرونده در ابتدای امر ممکن است با یکی از بندهای ماده ۳۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری و جرایم موضوع آن از حیث بیم به قتل رسیدن مرتبط باشد اما از آنجایی که موافقت رئیس کل دادگستری استان در پرونده مشاهده نگردید و با دستور مستقیم دادستان و یا حتی قبل از آن اداره آگاهی بدون کسب تکلیف از سمت مقام قضایی کنترل خطوط صورت گرفته است جای تامل دارد.
کیفیت اخذاظهارات مطلعین:
اصل بر این است که تحقیق از مطلعین توسط بازپرس به صورت انفرادی و جداگانه صورت گیرد به علاوه آنکه اظهارات مطلعین حتی اگر آنها برای نوشتن اظهارات خود مشکلی نداشته باشد باید توسط منشی باشد اما نهایتاً این اظهارات میبایست
به امضا یا اثر انگشت آنها برسد همچنین قید اسامی مطلعین در صورتمجلس الزامی است با مشاهده محتویات پرونده به درستی روال قانونی صورت گرفته است.
بررسی موضوع کشف جسد درتاریخ ۹ خرداد۱۳۹۹:
مطابق با ماده ۹۸ قانون آیین دادرسی کیفری بازپرس باید شخصاً تحقیقات و اقدامات لازم را به منظور جمع آوری ادله حقوق جرم به عمل آورد ولی میتواند در غیر جرایم موضوع بندهای الف تا ت ماده ۳۰۲ این قانون رفتیش تحقیق از شهود و مطلعان جمع آوری اطلاعات و ادله وقوع جرم و یا هر اقدام قانونی دیگری را که برای کشف جرم لازم است پس از دادن تعلیمات لازم به ضابطان دادگستری ارجاع دهد که در این صورت ضمن نظارت چنانچه تکمیل آنها را لازم بداند تصمیم مقتضی اتخاذ مینماید. در محتویات پرونده حاضر مشاهده میشود که ماموران کلانتری پس از کشف جسد ضمن مراجعه به محل کشف مراتب را به بازپرس ویژه قتل اطلاع دادند به ایشان شخصاً به همراه تیم بررسی صحنه جرم به محل مراجعه نمودند و اقدامات مقتضی صورت گرفته بنابراین به درستی مقرره مادی ۹۸ قانون آیین دادرسی کیفری رعایت گردیده است.
ضرورت بررسی سوابق مطلعین؛
مطابق ماده ۲۰۹ آینه دادرسی کیفری بازپرس میبایست درجه قرابت سببی و نسبی وجود یا عدم رابطه خادم و مختومیه مطلع با طرفین پرونده را اخذ و در صورت جلسه ثبت کند مشاهده میشود که مقرره این ماده به درستی با دستور مقام قضایی صورت گرفته و سوابق آنها اخذ و در پرونده درج شده است.
تحلیل کیفیت بررسی جسدمکشوفه ونظریه پزشکی قانونی؛
در بحث بررسی البسه جسد پوشش و متعلقات هر فردی نشانگر خصوصیات فردی شخص
و دارای اطلاعات با ارزشی جهت معاینه جسد است با توجه به نوع البسه لباسهایی که در منزل و خارج از آن استفاده میشود میتوان به محل احتمالی فوت پی برد
مغایرت محل کشف جسد با نوع پوشش مثلاً پیدا شدن یک فرد با زیرشلواری در بیابان این ضلع را به وجود میآورد که جسد از محل فوت خود جابجا شده است.
معمولاً بریدگی پاریدگی روی لباس نشانگر اجسام برنده یا تصادفات سوختگی روی لباس گلوله و غیر همگی در تشخیص عامل ایجاد کننده مرگ موثر است. معاینه جسد صدمات دفاعی ضایعات بعد از مرگ وجود ضرب و جرح پس از مرگ در جسد عدم امکان ایجاد ضایعه توسط خود فرد، نبود اسلحه در صحنه، سابقه قبلی متوفی، جابجایی جسد دستکاری،کشیده شدن جسد روی زمین و...احتمال وقوع قتل را بیشتر می کند. بعد از حضور در صحن معاینه جسد بررسی صحنه جرم و در صورت لزوم معاینه و مصاحبه با مظنونین و قربانیان زنده جمع آوری نمونههای لازم و گرفتن اطلاعات مورد نیاز نوبت به تنظیم گزارش حضور در صحنه میباشد. در این گزارش نحوه و ساعت اعلام صحنه ساعت حرکت ساعت حضور و نحوه حضور کمبودهای موجود در صحنه شهر و بررسی و یافتههای صحنههای جرم شرح معاینه و یافتههای جسد نتیجه مصاحبه با مظنونین و اقدامات صورت گرفته برای مستندسازی و نمونههای گرفته درج میشود.
در نهایت جسد جهت کالبدگشایی و بررسی بیشتر به پزشکی قانونی منتقل میشود.
بنابر آنچه که در در پرونده و اوراق آن مشاهده میگردد شرح بررسی صحنه جرم نظریه پزشکی قانونی و مصاحبه صورت گرفته با افراد حاضر در صحنه نهایتاً علت فوت اصابت گلوله تفنگ شکاری به ناحیه کمر و شکم و خونریزی داخل عنوان میگردد بنابراین به نظر میرسد اصول بررسی صحنه جرم و اخذ نظریه پزشکی قانونی به درستی صورت گرفته است.
درخواست دیه مقتول از بیت المال توسط همسر وی:
مقدمتاً باید عنوان نماییم که مطابق ماده ۴۸۷ قانون مجازات اسلامی اگر شخصی به قتل برسد و قاتل شناخته نشود یا بر اثر ازدحام کشته شود دیه از بیت المال پرداخت میگردد.
مطابق رای وحدت رویه هیئت عمومی دیوان عالی کشور شماره ۷۹۰ نظریه به اینکه فلسفه مسئولیت بیت المال در خصوص پرداخت دیه مادون نفس مجنون علیه که مرتکب آن در دسترس نیست اعم از شناسایی یا عدم شناسایی مرتکب است. لحاظا با توجه به حکم ماده ۴۳۵ قانون مجازات اسلامی و ملاک ماده ۴۸۷ قانون مذکور و ایضا قاعده فقهی لایبطل دم امر مسلم دیه مقتول از بیت المال میبایست پرداخت شود.
با توجه به جمیع مواردی که به ترتیب بررسی نمودیم و دادنامه صادره که وفق ماده ۸۵ قانون آیین دادرسی کیفری که عنوان میدارد در مواردی که دیه باید از بیت المال پرداخت شود پس از اتخاذ تصمیم قانونی راجع به سایر جهات پرونده به دستور دادستان برای صدور حکم مقتضی به دادگاه ارسال میشود که به درستی صورت پذیرفته و دادگاه نیز وفق رای وحدت رویه مذکور اوراق و محتویات پرونده و درخواست اولیای دم مقتول به درستی تصمیم خود را مبنی بر دستور پرداخت دیه از بیت المال را به درستی اتخاذ و صادر نموده است..
عالی بود به پرونده های جنایی علاقه دارم